آقای رضایی اصرار داشت اخوی، مجید بقایی و بقیه دوستان، همراه ایشان به دیدار [امام] برویم. اخوی گفت: برویم به امام چه بگوییم؟ بگوییم این همه بسیجی آمدند، آموزش دیدند، لشکر ها همه آماده اند، ولی ما مسیری برای عملیات پیدا نمی کنیم؟ طرح هایمان ناقص است؟ من که رویم نمی شود، نمی آیم، بگذارید کارمان را انجام دهیم. آقای رضایی قانع شد

راوی: سرلشکر محمد باقری

 

ملاقات در فکه (زندگی نامه شهید حسن باقری) ص 297


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

pv-acxp محصولات توانبخشی آقایان و بانوان فروشگاه موبایل A2 مهدیفا مقالات اموزشی یخچال ..:: پنجمين لبخند خدا ::.. آخرين اخبار کلاس نهم، خانه ریاضیات اردبیل نجوای دل کانون فرهنگی سیستانیان