خدایا نمی دانم هدف من از زندگی چیست، عالم و ما فیها مرا راضی نمی کند.
مردم را می بینم که به هر سو می دوند، کار می کنند ، زحمت می کشند تا به نقطه ای برسند که به آن چشم دوخته اند.
ولی ای خدای بزرگ! از چیزهایی که دیگران به دنبال آن می روند بیزارم.
اگرچه بیش از دیگران می دوم، کار می کنم . درویشم، ولگردم، در وادی انسانیت سرگردانم و شاید از انسانیت خارج شده ام، چون احساس و آرزویی مانند دیگر انسان ها ندارم و تنها آرزویم تو هستی.
بخشی از نیایش های شهید چمران، کتاب زمزم عشق، ص 50 و 51
درباره این سایت