ماجرای مباهله نزد اهل بیت(علیهمالسلام)، صحابه و علمای امامیّه، امری قطعی و تردیدناپذیر است، به گونه ای که در استدلال ها و احتجاج های ائمّه(علیهمالسلام) بارها بازگو می شده است. حضرت علی(علیهالسلام) نیز در بیان فضایل خود به آیه مباهله استدلال می فرموده است.[ کتاب الخصال، ج2، ص550؛ بحار الانوار، ج29، ص9]
محققان اهل سنّت، چه معتزلی و چه اشعری، این آیه را دلیلی قوی بر فضیلت اصحاب کسا می شناسند و همگی در پیشگاه آن خاضع اند: «زمخشری» که متفکری «معتزلی» است، ذیل آیه مباهله پس از نقل حادثه «کسا» می گوید: و فیه دلیل لا شی ء أقوی منه علی فضل أصحاب الکساء(علیهمالسلام).[ الکشاف، ج1، ص370]
فخر رازی نیز که از متفکران «اشاعره» است، پس از نقل داستان «کساء» می گوید: و اعلم أنّ هذه الروایة کالمتّفق علی صحّتها بین أهل التفسیر و الحدیث.[ التفسیر الکبیر، مج4، ج8، ص89] .
به هر روی، افزون بر اهل بیت عصمت و طهارت(علیهمالسلام) که سخنشان براساس حدیث «ثقلین» در کمال صحّت است، بسیاری از صحابه، گروهی از تابعان و برخی که جزو صحابه یا تابعان به شمار نمی آیند، داستان مباهله و حدیث کسا را نقل کرده اند؛ ولی مفسّری مثل صاحب المنار و پیروان او، به پیروی از برخی مفسّران اهل سنّت که تعصّب آنها مانع آزاداندیشی شان است، می گویند: این مطالب را شیعیان نقل کرده اند و مقصودشان نیز ترویج تشیّع است.
در پاسخ باید گفت:
اولاً روایات داستان مباهله، معتبر است و شیعه و سنّی آنها را نقل کرده اند و در صحیح مسلم و بخاری نیز آمده است؛ اگر «مسلم» و «بخاری» را شیعه می دانید، پس تسنّن دیگر باید رخت بربندد و چنانچه بگویید روایات این دو را شیعه جعل کرده است، دیگر برای شما سندی نمی ماند، زیرا مهمترین سند شما که همین دو کتاب است، بی اعتبار می شود. ثانیاً مراد و انگیزه شیعه از نقل داستان مباهله، عمل به ثقلین است.
تسنیم، جلد 14صفحه482 - 484
درباره این سایت