با عصای زیر بغل از پله های اداره کل آموزش و پرورش بالا و پایین می رفت. آمدم جلو و سلام کردم. گفتم آقا ابرام چی شده؟ اگه کاری داری بگو من انجام می دم. گفت : نه، کار خودمه.
بعد به چند اتاق رفت و امضاء گرفت. کارش تمام شد. می خواست از ساختمان خارج شود. پرسیدم: این برا چی بود؟ چرا اینقدر خودت را اذیت کردی؟
گفت: یک بنده خدا دو سال معلم بوده، اما هنوز مشکل استخدام داره، کار او را انجام دادم. پرسیدم از بچه های جبهه است؟ گفت: فکر نمی کنم، اما از من خواست برایش این کار را انجام دهم. من هم دیدم این کار از من ساخته است، برای همین آمدم.
بعد ادامه داد: آدم باید هر کاری که می تواند برای بنده های خدا انجام دهد مخصوصا این مردم خوبی که داریم و هر کاری که از ما ساخته است باید برایشان انجام دهیم. نشنیدی که حضرت امام فرمودند: مردم ولی نعمت ما هستند.
سلام بر ابراهیم ص 166 و 167
درباره این سایت