به یاد دارم ما پسران به خانه پدربزرگمان مرحوم میردامادی می رفتیم، ایشان هم مثل پدرها و پدربزرگ های دیگر، یک ریال یا نیم ریال به ما می داد، که البته پول ناچیزی بود؛ اما پیش می آمد که مادر ناگزیر می شد همین مبلغ ناچیز را از ما بگیرد تا با آن برای شام ما چیزی بخرد. من در خانه پدر، از فقر چیزهایی دیده ام که در خانه علمای دیگر کمتر دیده می شود.
منبع: «خون دلی که لعل شد» (خاطرات حضرت آیت الله العظمی سید علی ای (مد ظله العالی) از زندان ها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی)، صفحه 6
درباره این سایت