در واقع ، از وقتی چشمم به این مرد [= نواب صفوی] افتاد، دیدم با تمام احساسم مجذوب اویم و از ژرفای قلبم او را دوست میدارم. در این سفر، گروهی از فدائیان اسلام، نواب را همراهی می کردند که بیشترشان جوان بودند و کلاه پوستی های خاصی به سر داشتند و در میانشان، سه نفر هم معمم بودند.

 

مَدرَس  پر از جمعیت شد. نواب آنجا ایستاد و سخنرانی کرد؛ در باره اهدافش صحبت کرد و مردم را به شهادت طلبی در راه یاری اسلام و اعتلاء آن ترغیب نمود. سخنانش در روحم موج می زد و احساساتم را شعله ور می شاخت و مرا به سوی چشم اندازهای قدرت و عزت اسلام می کشاند.

 

منبع: «خون دلی که لعل شد» (خاطرات حضرت آیت الله العظمی سید علی ای (مد ظله العالی) از زندان ها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی)، صفحه 52 و 53


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

زبان انگلیسی مهرستان تاینی تورک آسیا فن درسا وکتور خونه ایرانی بروز ترین وب اتومبیل پيامبرم حضرت محمد طـــومـــار