تمداران [ِسکولار] دنبال این هستند که رقیب را بگذارند کنار، خودشان بروند سر کار. [میگویند:] مگر شما بدتان میآید که یک وقت فلان گروه در انتخابات ببازد و شما برنده بشوید؟ طبق این دیدگاه، مبارزات ی برای همین است که رقیب را آدم بگذارد کنار، و خودش قدرت را در دست بگیرد. حالا قدرت خوب باشد یا بد؛ فرقی نمیکند! بالاخره ت یعنی این.
از این دید که نگاه بکنیم باید بنشینیم فکر بکنیم که چکار کنیم در این انتخابات نسبتا برنده بشویم. حالا هر اندازهای که میشود. اگر سیصد نفر نشد، صد نفر، نشد، پنجاه نفر. اگر ما دنبال این هستیم باید بگردیم دنبال تاکتیکها و دیگر گفتمان را بگذاریم کنار. دیگر شوخی نکنیم که: «ما اهل گفتمانیم و این حرفها»! بلکه بگوییم: دنبال این هستیم که در انتخابات برنده بشویم؛ چه کنیم بیشتر ببریم، حالا هرچه میخواهد بشود! این یعنی باز ما هم به یک معنا ت منهای دین را قبول کرده ایم، یعنی دین به کنار؛ ما در ت میخواهیم برنده بشویم. آیا هدف این است یا چیز دیگری است؟
.
آیا مسأله این است که در انتخابات برنده بشویم؛ حالا با هر عنوانی؟ مثلا به این عنوان که آدمهای خوب بیایند، ولی بالاخره ما برنده بشویم. آیا هدف این است؟
یا نه ما یک درد دیگری داریم. مسأله این است که معتقدیم همهی این زندگی با همهی این عرض و طول و عمق و تشریفات و ارزشهایش فقط یک بازی و سرگرمی است؛ أَنَّمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ (حدید،۲۰) وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلَّا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ (انعام، ۳۲) مگر اینکه مقدمه و ابزار باشد برای یک هدف اعلا. آن هدف اعلی چیست؟ رضای خدا. رضای خدا یک هدفی فراتر از پیروزی در انتخابات است؛ ولو از راه شهادت باشد!
بله؛ باید بگردیم ببینیم راه رسیدن به رضای خدا چه چیزی را اقتضاء میکند و در هر زمانی از چه ابزارهایی استفاده کنیم؛ اما هدف را گم نکنیم! وسط کار – مثل خیلیها که وسط کار ماندند – ما یادمان نرود دنبال چی میگشتیم؟
درباره این سایت