ترجمه کتاب الاسلام و مشکلات الحضارة سید قطب را در همین زندان شروع کردم. بیشتر کتاب را ترجمه کردم؛ اما حالت دلتنگی و ناراحتی ناشی از ماندن طولانی در سلولی کوچک و تاریک که حالت یکنواختی و تکرار بر آن حاکم بود، مانع از آن شد که کار ترجمه را به اتمام برسانم و مقدمه را بنویسم. این کار به صورت ناقص باقی ماند تا اینکه در اثنای چهارمین زندان، آن را تکمیل کردم. لذا کار کتاب در یک زندان آغاز شد و در زندانی دیگر به پایان رسید.
یادداشت هایی که در این زندان به نگارش در آورده ام، صحنه هایی را از وضع اخلاقیِ بدی که در بین نظامیان حاکم بود - یعنی رفتار و اخلاق منحطّ برخی از آنها و بدرفتاری افسران با سربازان - ترسیم می کند.
یادداشت های من حاوی مطالبی در باره یک افسر زندانی هم بود. این افسر خوشبختانه از یک روحیه دینی برخوردار بود و به انجام فرایض، علاقه نشان می داد. گرفتاری زندان معمولا باعث می شود افراد بیشتر به دین روی اورند و به دعا توجه کنند؛ چون همانند کشتی ای است که خداوند متعال راجع به آن فرموده: «فَإِذَا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ» (عنکبوت: 65) [و هنگامى که بر کشتى سوار مى شوند خدا را پاکدلانه مى خوانند].
منبع: «خون دلی که لعل شد» (خاطرات حضرت آیت الله العظمی سید علی ای (مد ظله العالی) از زندان ها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی)، صفحه 152
درباره این سایت